چه خواهران دوست داشتنی! من به خصوص بزرگتر را دوست داشتم، آبدار، بالغ. و او ایده بسیار خوبی داشت - به این ترتیب خواهر کوچکش را شل کند، و نه با غریبه ای از خیابان، که ممکن است از او محتاط شود، اما به دوست پسر آزمایش شده و واقعی خود پیشنهاد داد. خواهر بزرگتر هنوز باید به خواهر کوچکتر بیاموزد که چگونه بیدمشک خود را بتراشد، چه برهنه مانند خودش، یا یک مدل موی صمیمی زیباتر کند.
این ماشا نمی گذارد هیچ دیکی از او بگذرد. دوچرخه سوار استپا فقط ایستاد تا بنشیند و استراحت کند. و آن عوضی به سمت او آمد. چگونه می توانید مقاومت کنید؟ بچه ها اینطوری هستند - شما اجازه می دهید جوجه تان یک ساعت بیرون برود، و ببینید، یک نفر قبلاً او را به خراش انداخته است. و سپس او مانند یک مغرور رفتار می کند - مادرش اجازه نمی دهد، فقط بعد از عروسی! شما باید آنها را از همان شب اول بیرون بکشید!
مسیر چیست